یاد ایامی که باز نمی گردد صد افسوس...

حسینیه شنبدی





محله کوتی مسجد شیخ سعدون
استاد بزرگوار سید عبدی یاحسینی


مسجد بهبهانی های بوشهر

اشکون زن های حسینیه بهبهانی ها

مرا سم سینه زنی بوشهری

 از کودکی علاقه ی عجیبی به مراسم سینه زنی سنتی داشتم .از همان موقع دنبال نوار  نوحه خوانانی مثل مرحوم بخشو و ابراهیم ملاح زاده و مصطفی گراشی و...بودم.  ازهمان موقع دوست داشتم که روزی نوحه خوان شوم. به همین خاطر هر موقع می رفتم تو حس نوحه خوانی، یکی از بچه ها رو تو محل یا مدرسه پیدا میکردم وسوهان مغزش می شدم. امروز بوشهر نیستم و بد جوری حالم گرفته. خیلی دلم میخواست که بوشهر بودم ومیرفتم حسینه ی شنبدی اف چه دمام زن های. اشکون زن هاشون وغمبر زن هاشون رغابتی به دمام نوا می دادن حسینیه دهدشتی نوای حاج مصطفی گراشی به دلت شور محرم میده ، خیلی دلم می خواست که برم مسجد بهبهانی و اشکون زدن محمود بردک نیا رو از نزدیک ببینم.خیلی دلم میخواست تو ششم بهمن بودم و هیامظلوم رفتن و شده ی مسجد شنبدی ودهدشتی رو بیبینم. اما افسوس...

سینه زنی دربوشهر معمولا در ماه محرم و صفر وشهادت امام علی (ع) انجام میشود. که البته مقدماتی دارد. قبل از روضه خوانی ، داخل شبستان مسجد ابتدا ذکر پامنبری باحضور تعداد کمی از افراد محل خوانده می شود که اغلب آنها افراد مسن هستند. پس از آن مراسم روضه خوانی انجام میشود در پایان روضه همین که زیارتنامه خوانده شد. صدای بوق بلند میشود ومراسم سنج ودمام از قلندرخانه ی مسجد شروع میشود ودر بره ـ براحه ـ به اتمام می رسد. تعداد دمامها باید فرد باشد وحداقل باید ۵تا باشد. دمام زنها دو به دو روبروی هم قرار می گیرند. درنوک ردیف دمام زنها دمام اشکون قرار دارد که ریتم ایجاد شده توسط دمامهای دیگر را میشکند وبه همین دلیل اشکون نامیده می شود. دو دمامی که در دو طرف اشکون قرار دارند غمبر ـ به کسر غ ـ یا دمام کله نام دارند. مراسم سنج دمام با صدای بوق پایان        می پذیرد. در شبه ۲۸ صفر چون دوعزا وجود دارد،دو دسته سنج ودمام تشکیل می شود که در اصطلاح دمام دو برده نامیده می شود. پس از سنج و دمام، سینه زنی با خواندن نوحه های پیش خوانی توسط پیش خوان یا سرخوان آغاز می شود. پیش خوان پس از اینکه زمینه را آماده کرد، جای خود را به نوحه خوان اصلی می دهد. نوحه خوان با نوحه هایی با ریتم کند و سنگین آغاز میکند و متناسب با عوض شدن ریتم نوحه سرعت سینه و ریتم سینه نیز تغییر می کند. در واقع نقش رهبر ارکستر را ایفا می کند. اوج مراسم هنگامی است که نوحه خوان اعلام واحد می کند. پس از آن سینه زنان فقط یکبار و آن هم با خم شدن وهمزمان با گذاشتن پا بر روی زمین دست خود را به سینه می زنند. پس از اینکه نوحه واحد  به اتمام می رسد نوحه به زیر واحد بر میگردد. درصورتی که نوحه خوان زمینه را آماده ببیند یک بار دیگر اعلام واحد  میکند. پس از پایان سینه زنی مراسم یزله که در اصطلاح بر حیدری، ایا مظلوم نامیده می شود، انجام می شود. که البته این مراسم معمولا در شب یا عصر شهادت یا رحلت انجام می شود. در پایان مراسم سینه زنان با گفتن اصطلاحاتی مانند مرواتون همه ساله اجرتون با سیدالشهدا و نظایر اینها برای یکدیگر آرزوی قبولی عزاداری وهمچنین طول عمر میکنند.

از نوحه خوانان قدیم میتوان به مرحومان ناخدا عباس دریانورد، جهانبخش کردی زاده (ملقب به بخشو ) ،محمد شریفیان ، علیباش خرمایی، سید علی مهیمنیان، علی دشتی، صادق ملاح زاده و ... اشاره کرد. همچنین از نوحه خوانان در قید حیات  میتوان باقر آرامی، مصطفی گراشی ،حمید دشتی فر،داریوش ماهینی،ابراهیم ملاح زاده، ایمان میرشکاری ، سید کمال مهیمنی، اسماعیل ایراندوست، رضا صفایی، امیر گوهرشناس، محمد ندومی، شهرآزاد، احمد شیخ ذاکر، علی تشکری، سید محمد موسوی، نیکذات، چاهشوری، و...را نام برد.

ازاشکون زنهای به نام نیز می توان به مرحومان بمان باباحاجی،سیدکریم امامزاده ای، سیدآقا حمیدی، و... درگذشته اشاره کرد. امروزه نیز میتوان حسن امیری، رسول تمهید در کوی شنبدی، سید عبدی یاحسینی در کوی کوتی آقایان ابن رومی و محمود بردک نیا در کوی بهبهانی ، علی حاجیانی وعبدالرضا مظلوم زاده در کوی جبری واصغر میرشکاری در کوی صلح آباد  را نام برد.

کد اهنگ پیشواز محرم/مرحوم جهانبخش کردی زاده  ملقب به بخشو


با سلام خدمت دوستان محترم برای شنیدن آهنگ پیشواز مورد نظر فقط کافی است که کد آهنگ پیشواز را با پیش شماره  77 تماس حاصل نمایند .

روز عرفه خدا به کجا نگاه میکند ؟


اگر شما یک بیت شعر در رثای اباعبدالله الحسین بخوانید وجبت له الجنة، یک کمی به باطن قصه نگاه بکنید ، ظاهر را نباید نگاه بکنید، یک کمی قصه تفسیر دارد، پیچ دارد، روز عرفه همه را خدا در عرفات جمع کرده، بعد می‌فرماید: من اول نگاه می‌کنم به زائر قبر اباعبدالله الحسین، حج را گذاشته قبله‌گاه مسلمین، بعد می‌فرماید: یک دانه زیارت کربلا هفتاد حج قبول شده است، یک کمی آدم گیج می‌شود، خب عیبی ندارد، یک کمی گیج شدن که اشکال ندارد، یک کمی گیجی اصلاً این جاها انگار لازم است .
حسنش به همین است که حج را محور تعظیم شعائر الهی قرار بدهد , بعد یک امام بیاید صدا بزند یک دانه کربلا هفتاد حج قبول شده است، یک دفعه‌ای آدم حدس می‌زند که نکند حج، خیلی اهمیت دارد، ولی مهم‌ترین فائده و اهمیتش این است که بشود یک تعریفی از کربلا ارائه داد.
این‌ها یک کمی قصه‌اش پیچ دارد دیگر، نماز یومیه واجب شده بعد امیرالمؤمنین علی -علیه السلام- می‌فرماید: انا صلاة المؤمنین، من نماز مؤمنین هستم، اصلاً من نمازم، شما این‌ها را یک کمی باید با باور عمیق و با تفکر و با صفای دل، درش غور بکنید، ببینید چه ان‌شاءالله گیرمان می‌آید.
بخشی از سخنان استاد پناهیان

عجب ایامی است ...

موسی(ع) به طور می رود
                       ابراهیم(ع) با اسماعیل(ع) به قربانگاه 
                                                          محمد(ص) با علی(ع) به غدیر
                                                                                    حسین(ع) با عباس (ع) به کربلا
روز عرفه گرامی باد.
التماس دعا

شهادت سفیر عشق تسلیت باد





در سلام نماز مغرب بود
مسجد از ازدحام، خالی شد
واژه‏ های کلام مردم شهر
از علیک السلام، خالی شد
              ****
بین پس کوچه‏ های نامردی
کوفه تنها گذاشت مردش را
با کمی سنگ از سرش وا کرد
روزه داریِ کوچه گردش را
              ****
هیچ کس بار آن مسافر را
از سر شانه‏ اش پیاده نکرد
وای بر حال منبر کوفه
که از آن مرد استفاده نکرد
              ****
کلمات که "این چه کاری ‏بود؟"
دائماً راهی صدایش بود
التماسی شبیه"کوفه میا"
سر سجاده دعایش بود
              ****
هیچ کس پا به پای او غیر از
سایه از پشت سر نمی ‏آمد
روشنائی خانه‏ ها رفتند
سایه‏ اش هم دگر نمی ‏آمد
              ****
خواست تا نامه‏ ای اجیر کند
به سوی کاروان نشد که نشد
شرحی از حال ماوقع بدهد
به امام زمان نشد که نشد
              ****
عاقبت مرد بی کس کوفه
سر دارالعماره جایش بود
سر دارالعماره کوفه
آن مکانی که از خدایش بود
              ****
گریه می کرد و زیر لب می ‏گفت
با لبی تشنه با دلی گریان
السلام علیک یا مظلوم
السلام علیک یا عطشان
              ****
لب و دندان چه قیمتی دارد؟
لب قاری اگر سلامت باد
هم ‏سرش ،هم ‏تنش خدا را شکر
سر راه بنفشه‏ ها افتاد
شهادت اولین قتیل عشق ، سراج منیر، سفیر الذبیح ،
حضرت مسلم بن عقیل (ع) تسلیت باد

نیم نگاهی برآیین سینه زنی بوشهری

آیین سینه زنی بوشهری

 یکی از آیین ها که همواره نمود بیداری و هشیاری و نمایش فرزانگی و حماسگی بوده است آیین و مراسم سینه زنی است که در جنوب کشور، به شکلی خاص غیر از مناطق دیگر به نمایش گذاشته می شود. انسان جنوبی در راستای فاجعه ی عظیم کربلا هر سال به خانه تکانی روح و قلب همت گماشته و با برپا داشتن این رسم، غیورانه رو به روی هر چه پلیدی و پلشتی است ایستاده است. شگفت آن که آیین سینه زنی در هر دوره یی توانسته مطابق با آن دوره شکل خود را تغییر داده و با مدرنیته هماهنگ شود و روزگار چرکین را در نوحه ها و کلمات حزن انگیز به نمایش بگذارد.آمیختگی طبیعت در این مراسم با شکوه به شکلی است که هر انسانی را به تحریک و جنبش وا می دارد. به همین جهت است که این مراسم با عنوان «سینه زنی بوشهری» در همه جا از آن یاد می شود، زیرا با همه جای دیگر تفاوت دارد. قسمت اعظم این آیینِ با شکوه از شکل جغرافیای این منطقه یعنی «بوشهر» وام می گیرد.«دریا» این ثروت عظیم، این بیکران جادویی آمده و عناصر خود را به سینه زنی وام داده است طرزی که حرکت دوار و چرخشیِ سینه زنان، غریو هیجاگونه ی آنان، پرتاب دست ها و بر زمین خوردن پاها، دست بردن در کمر یکدیگر و حول مرکزی گردیدن، از حرکت امواج دریا، غریو موج ها که بر ساحل می کوبند و چرخش آب و کف به لب آوردن ِ لبه ی امواج نشأت گرفته و با طبیعت یکی گشته به نمایش می گذارد. آوای مرغان دریایی بر فرق امواج در موسیقی این منطقه به خصوص بوق ها و سنج ها که سینه زنی را همراهی می کند، بی تأثیر نیست.

1) سینه زنی پس از پایان یافتن «دمّام» آغاز می گردد:

این مراسم با اجرای نوحه های سبُک و مصراع کوتاه با صدای «پیش خوان» یا سرخوان شروع می شود. پیش خوان در واقع وظیفه ی گرم کردن سینه زنی را به عهده دارد. پیش خوان لازم نیست حتماً داری صدای خوب باشد. سینه زنی با افراد کم سن و سال و با دایره ی کوچک چهار پنج نفری آغاز می گردد. طبقه بندی اصوات در این مراسم دیدنی است، به نوعی که خود گروهی کر را تشکیل می دهند یعنی صدای زیر و نازک در صف های بیرونی ـ صدای متوسط جوانان در صف های وسط و اصوات بم در صف های جلو (دور نوحه خوان اصلی). پیش خوان که نوحه خوان آغازین است با نوحه های قدیمی و کوتاه و گاهی تکه دوزی شده وظیفه ی گرم کردن و شکل دادن را دارد تا جایی که حلقه ی بزرگ سینه زنان پهناور گشته و سپس نوحه خوان اصلی وارد می شود. گاهی پس از دو حلقه شدن صف ها (در اصطلاح محلی «بُر») نوحه خوان خود را می رساند. معمولاً نوحه خوان بایستی علاوه بر داشتن صدای خوب، دارای حافظه و گاهی طبع شعر نیز باشد که البته الزامی نیست. ولی باید اطلاع کافی از سینه زنان خود داشته باشد و آنان را بشناسد. وظیفه ی هدایت سینه زنان و نظم دهی سینه زنی وظیفه ی «بُر ساز» است که خود در سینه گردانی همدوش نوحه خوان می باشد. او خود سینه زنی حرفه یی است و با مشاهده چهره و ریخت سینه زنان و حرکت آن ها می تواند با آسانی پی به مهارت آن ها برده و آن ها را برای حضور در برهای جلو تر دعوت کند. نوحه خوان، نوحه های خود را با نوحه های حزن انگیز – سنگین و گاهی تفکر آمیز و مشحون از اندیشه و با ریتم آهسته می آغازد.این خود برگرفته از آگاهی خاصی است. سینه زنی بوشهری خود یک میدان رزم است؛ در میدان رزم، هماوردان در آغاز با کلمات سنگین و نصایح گونه خود را معرفی می کنند که در اینجا که آوردگاهی مذهبی است شکل معرفتی نوحه ها با نصایح که یادآور کلمات نصیحت گونه و سنگین امام شیعیان«حسین ابن علی علیه السلام » هنگام رزم بود تطابق دارد. با تغییر لحن و ریتم نوحه ها، نوحه خوان به سمت آهنگ های هیجانی رفته، همزمان «بُرساز» نیز به تعداد برها افزوده و جمعیت را فشرده (حمله) به سمت نوحه خوان و ازدحام به دور او می کند. تو در تویی حلقه ها به دور نوحه خوان «هن هن» نفس ها، غریوهای ناخودآگاه از حنجره ی سینه زنان نوحه خوان را به هیجان آورده و او را به سمت اوج برده، نوحه خوان دستور «واحد» را صادر می کند. با اجرای این قسمت که خود مبحثی دیگر می طلبد، ریتم سینه زنی یکی در میان می شود. سینه زنان در حرکت به جلو دست بر سینه زده و در بازگشتن به عقب دست ها بالا رفته برای حرکت بعدی. در این قسمت سینه زنان، همسرایی نمی کنند و تنها به واحد گوش فرا می دهند. اشعار این قسمت از سینه زنی معمولاً بدون انقطاع است. اما در سال های کنونی به تأثیر از آهنگ های جدیدتر نوحه های دیگر برای واحد آماده شده است که دارای ریتم – سکوت و هیجانات دیگرگونه است که خود موافقان و مخالفانی داشته و جای طرح آن فرصتی جدا می طلبد.پس از واحد، نوحه خوان با گفتن لفظ «مظلوم» سینه زنان را آماده ی شنیدن ملودی «چاوشی» کرده که روی ریتم بلا انقطاع واحد که در حال ادامه است شکل می گیرد.

2) ساختار تدویری در سینه زنی بوشهری :

« حرکت چرخشی و هم آهنگ دوایر تو در توی «بر» های سینه زنی، ضربه های همزمان دست ها و تلاطم غرور و عاطفه برانگیز این دوایر زنده انسانی در همان حال یادآور طواف آهنگینی گرد دوست است. ساخت همیشه ی تدویری آثار و نمودهای مذهبی را گرد وحدت محوری القا می کند. شما اگر در مسجد بزرگ اصفهان و دیگر مساجد آن منطقه و زیر گنبد فیروزه گون و پر هیاهو از نقش ها و طرح های متقارن بنشینید و به بالا خیره شوید در می یابید که نقش ها در حواشی پایینی سقف گنبد به تدریج به سمت مرکز خود که نقطه ی انتهایی باشد حرکت رازگونه یی دارند گویی ابتدا همیشه آهسته و با شتاب به جانب آن نقطه ی کذایی از هم سبقت می گیرند و در نهایت در نقطه ی میعاد به هم می رسند و یگانه می شوند این ساختار تدویری به گونه یی یادآور ساختار منحنی آسمان نیز هست، خصوصاً شب های تاریک که ستاره ها تا ژرفای ابدی آسمان را مجسم می سازند»

3)کثرت در وحدت، وحدت در کثرت و نمود آن در سینه زنی:

یکی شدن و به یگانگی رسیدن یکی از رهاوردهای سینه زنی و این آیین پر هیبت است از همانگاه که سینه زنان با دست چپ کمر سینه زنِ کناری خود را گرفته به این معنی است که:

با یکی شدن می خواهیم کمر همت ببندیم در این عزا و تشریک مساعی کنیم. رسم است که سینه زنان به کمر خود شال می بندند و در واقع نشان می دهند که در این آیین عزاداری برای همکاری کمر همت بسته اند و با هم یک تن اند؛ یک تن واحد. گردش دست ها با هم، گردیدن حول یک محور و یک نقطه، چرخش پاها در یک زاویه ی دایره یی و در نهایت و در نهایت یک وحدت کثیر است. انسان با دیدن حلقه های تو در توی سینه زنی بوشهری و تشابه آن به حرکت حلزونی در یک محور به یاد این شعر حافظ می افتد:

از خلاف آمد عادت بطلب کام که من

کسب جمعیت از آن زلف پریشان کردم

آن جمعیت بسیار و پریشان خاطر را به نقطه ی واحد رساندن و یک دست و یک صدا را تکرار کردن اتحادی است زیبا از آن جمع پرشور و پریشان آدمی.

4) هیجان آخرین:

سینه زنی بوشهری با اجرای «هیا مولا» به پایان می رسد.

بلافاصله پس از دعای نوحه خوان و با ادای کلمه ی «مرواتون همه سال» ۱

که واژه یی باستانی است، سینه زنان به دسته های کوچک تقسیم شده و در حالی که با دست ها کمر یکدیگر را گرفته اند پشت سر هم حرکت کرده و جملات شعار گونه و رجز گونه یی را تکرار می کنند که در جواب شخص سرآهنگ می باشد. در این گونه حرکات سینه زدن در کار نیست، تنها هنگام ایستادن رو به روی یکدیگر همان کلمات شعار گونه را تکرارکرده و سینه زدن را به مرز جنون می کشانند که گاه به غش کردن برخی سینه زنان می انجامد؛ این مرحله اوج آخرینِ سینه زنی در بوشهر است. بررسی از ناحیه ی دیگر این آیین پرشور به درازا خواهد انجامید. بی شک لحظه هایی در این نوع مراسم وجود دارد که از نقطه نظر جمال شناسی قابل تأمل و نقد و بررسی نیز خواهد بود.

۱ـ مروا: فال نیک، بخت نیک، نوعی دعای خیر؛ ضد مرغوا یعنی فال بد:

آری چو پیش آید قضا مروا شود چون مرغوا جای طرب گیرد شجن جای شجر گیر گیا

منبع :

آیین فرارفتن

علی پوربهی از بوشهر

سایت عزاداری بوشهری

پیام تسلیت به مناسبت شهادت امام جوادالائمه (ع)


شهادت مظلومانه جوانترین شمع هدایت و نهمین بحر کرامت، تسلیت و تعزیت.


گشته عالم، غرق ماتم
                                         در عزای جواد الائمه
کرده زهرا ناله برپا
                                         در عزای جواد الائمه
شد ز بیداد، شهر بغداد
                                         کربلای جواد الائمه


گشته عالم غرق ماتم در عزاى جوادالائمه

                           کرده زهرا ناله بر پا از براى جوادالائمه

یوسف زهرا به سن نوجوانى گشته مسموم

                          مى‏ دهد جان در میان حجره ‏ى در بسته مظلوم

دل نوشته / دلتنگی محرم

و حسین علیه السلام بزرگترین انتخاب زندگی انسان است

و هزینه این انتخاب دینداریست ونه دیندانی .

حسین علیه السلام شهید شد تا بگوید خدا اولویت اول زندگیمان باشد وعباس علیه السلام قطعه قطعه شد که بگوید برای این اولویت باید از امام تبعیت کردو تبعیت یعنی محبت صدادار یعنی مودت و...

عشق سروده شد و ما ادرئک ما لیله القدر و عشق علیه السلام را چگونه بنویسم که نوشتنی نیست و قلم نوشتن آن اشک است .

اشک شناخت که خدا راشکر که حسین را به ما نشان دادی و اوج شجاعت و حریت یک انسان کامل را برایمان به تماشا گذاشتی .خدا را شکر که فهمیدم خداوند به چه کس نازد و تمام محبت خود را به سوی چه کسی برده است .آری  چه خوش گفت حضرت الله {خلق کردم -چون دوست داشتم شناخته شوم }

و حسین به این دوست داشتن لبیک گفت و شراب محبت نوشید و از سر شناخت و عقل سلیم که همان عشق است در جایگاه صدق نزد مالک خویش پر گشود .

مهم انتخاب کردن نیست -مهم پای انتخاب ایستادن است و حسین فاطمه (س)به عهد خود عمل کرد و رضوان الهی را بدست آورد که فرمود {و رضوان من الله اکبر }

و اینک ما و این آیه مبارکه : ادعونی استجب لکم ....خدا اولیت اول زندگیت باشد تا اجابت کنم شما را

*دحو الارض* روز 25 ماه ذالقعده قمری

* اعمال روز دحو الارض

مرحوم میر داماد ( ره ) در رساله اربعه در بیان اعمال روز دحو الارض آورده‌اند: از افضل اعمال مستحبه که در روز دحو الارض مورد تاکید می‌باشد زیارت امام رضا علیه السلام است، دعایی مخصوص و نماز مخصوص در روز دحو الارض رسیده است، این روز، روز عبادت خاص است « عَلِیُّ بْنُ مُوسَى بْنِ طَاوُسٍ فِی کِتَابِ الْإِقْبَالِ قَالَ رَأَیْتُ فِی کُتُبِ الشِّیعَةِ الْقُمِّیِّینَ قَالَ رُوِیَ أَنَّهُ یُصَلَّى فِی الْیَوْمِ الْخَامِسِ وَ الْعِشْرِینَ مِنْ ذِی الْقَعْدَةِ رَکْعَتَانِ عِنْدَ الضُّحَى بِالْحَمْدِ مَرَّةً وَ الشَّمْسِ وَ ضُحَیهَا خَمْسَ مَرَّاتٍ وَ یَقُولُ بَعْدَ التَّسْلِیمِ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ وَ تَدْعُو وَ تَقُولُ یَا مُقِیلَ الْعَثَرَاتِ أَقِلْنِی عَثْرَتِی یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ أَجِبْ دَعْوَتِی یَا سَامِعَ الْأَصْوَاتِ اسْمَعْ صَوْتِی وَ ارْحَمْنِی وَ تَجَاوَزْ عَنْ سَیِّئَاتِی وَ مَا عِنْدِی یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ؛ وسائل‏الشیعة ج : 8 ص : 182»

در کتب قمیین این‌طور آمده است که در این روز، دو رکعت نماز نزدیک بالا آمدن آفتاب و چاشت خوانده شود در هر رکعت بعد از حمد 25 مرتبه سوره "و الشمس" را بخواند و بعد از نماز، لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم را بگوید و این اعمال، معرف روز «دحو الارض» است و بعد از آن هم دعا کند، که انشاء الله دعای او مستجاب است و اینطور تعلیم شده است که بگوید: « یا مُقیلَ العَثرات اَقلنی عَثرتی» ای کسی که اقاله می‌کنی لغزش‌ها را لغزش‌های مرا اقاله کن و از آن درگذر، ای کسی که اجابت دعا می‌کنی دعای مرا اجابت کن و ای خدایی که به همه احوال و حالات توجه داری، صدای مرا هم مورد توجه قرار ده و آنچه بدی کرده ام و آنچه وجود مرا به آن تحقق داده است و به آن جهت کشانده است از آن در گذر.

در اعمال روز دحو الارض شیخ ( ره ) دعایی در مصباح نقل کرده است:

25 ذی‌القعدة زمین از زیر کعبه گسترش یافت و روزه این روز مستحب است و روز این روزه معادل 2 ماه روزه است و نیز مستحب است که در این روز این دعا خوانده شود «اللهم داحی الکعبة و فالق الحبة و صارف اللزبة و کاشف کل کربة أسألک فی هذا الیوم من أیامک التی أعظمت حقها و أقدمت سبقها و جعلتها عند المؤمنین ودیعة و إلیک ذریعة و برحمتک الوسیعة أن تصلی على محمد و آل محمد عبدک المجیب فی المیثاق القریب یوم التلاق فاتق کل رتق و داع إلى کل حق ...» (مصباح‏المتهجد ص : 669)

خدایا تو که گسترش دهنده کعبه هستی و شکافنده دانه‌ها هستی، و سختی‌ها را تو عوض و منصرف می‌کنی و بر طرف کننده هر گرفتاری و سختی هستی از تو می‌خواهم در این روز از ایام مخصوص خودت که حق آن روز را بزرگ قرار دادی، این روز را از جهت فضیلت بر همه روز‌ها برتری دادی و...

این روز، روز میثاق قریب الهی است، روز دحو الارض روز پیچیده شدن زمین است؛ یعنی این روز مرادف با روز قیامت است، اگر روز دحو الارض روز پهن شدن زمین است، روز قیامت روز جمع شدن زمین است، روز قیامت «یوم التلاق» است و این روز، روز، «رحمت و گستردگی» است و همچنین هر چه رتق و فتق شده در روز دحو الارض شده است این روز، روز دعوت به حق است و این روز، روز داعی الی الحق است و در تعبیر رسیده است که "داعی الی کل حق" یعنی روز دعوت به همه حق می‌باشد و دحو الارض پهن شدن زمین از زیر خانه کعبه است، در واقع در این روز آب در سراسر زمین فراگیر شده است و به جهات مسکونی زمین منتقل شده است و دحو الارض موجب حیات زمین شده است و به گونه‌ای شرایط زیستی در آن فراهم گردیده است.

به عبارت دیگر کره زمین دارای محور‌هایی است و قطب‌هایی دارد، قطب حیات، جدای از قطب‌های دیگر است، قطب حیات زمین و محور اساس برای تشکیل حیات، در روز دحو الارض از خانه خدا کعبه شروع شده.

 

* معنای کلمه " دحو" :

زمانی که بچه‌ایی به راه می‌افتد و قدرت دست و پا و توان فکری خود را می‌یابد آن روز، روز «دحو» این بچه است یعنی روزی که این قدرت و این توان در او بوجود می‌آید.

از حسن بن على الوشا روایت است که گفت: من کودک بودم که در شب بیست‌وپنجم ماه ذی‌القعده با پدرم در خدمت امام رضا علیه السلام شام خوردیم، حضرت فرمود : امشب حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت عیسى علیه السلام متولد شده‏اند و زمین از زیر کعبه پهن شده است، پس هر که روزش را روزه بدارد چنان است که شصت ماه را روزه داشته باشد.

روایت دیگر است که فرمود در این روز حضرت قائم علیه السلام قیام خواهد نمود و در روایتی نیز آمده است هر که این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت بسر آورد براى او عبادت صد سال نوشته شود و براى روزه‏دار این روز هر چه در میان آسمان و زمین است، استغفار کند، این روزى است که رحمت خدا در آن منتشر شده است.« مفاتیح الجنان اعمال ماه ذیقعده »

 

* دحو الارض روز ذکر و اجتماع

روز دحو الارض روز ذکر و اجتماع است و اجر زیادی برای اهل عبادات است و از آنجا که آغاز حیات و رویش و زندگی، روز ارزشمندی برای هر موجودی است، پس می‌توان ادعا کرد محور ارزشمندی زمین روز دحو الارض است چرا که به حیات رسیده است.

 

* تغییر در حوزه‌های مغناطیسی زمین

 در لغت، معانی مختلفی برای دحو الارض نقل شده است، در یک معنا می‌توان گفت در ذات زمین دحو محقق شده است به این معنا که آن خمیرمایه حوزه‌های مغناطیسی و چرخش‌های اتم‌هایی که در ذات زمین بوده است، از زیر خانه کعبه و از این نقطه شروع شده است و به سایر قسمت‌های زمین تغییر و گسترش یافته و به حد کمال رسیده است، تا بتواند دارای حیات شود، چه حیات گیاهی و نباتی و چه حیات حیوانی و انسانی و ظاهرا مقصود از دحو الارض این معنا است.

معنی «دحو الارض» به معنی به راه افتادن زمین از نظر حیات می‌باشد و از بیانات و ادعیه ای که به ما رسیده است این‌طور برداشت می‌شود که در این روز یک اثر ذاتی در زمین حاصل شده است و حیات به زمین تعلق گرفته است و اینکه گفته شد در این روز دو رکعت نماز خوانده شود و در هر رکعت 25 مرتبه سوره " و الشمس " خوانده شود اشاره به این مطلب است که ارتباط خورشید با زمین و تابش آن به زمین که موجب تغییر ذاتی بر روی زمین شده و حقیقت زمین تغییر ماهوی پیدا کرده است و به کمال رسیده و صاحب حیات شده است، همان‌طور عبادت و نماز همچون خورشید بر جان و روح تابیدن می‌گیرد و آن را به کمال می‌رسد و حیات معنوی را در وجود انسان می‌دمد.

 

* جنبه ذاتی و اکتسابی زمین در معنای دحو الارض

در اینجا اگر جنبه ذاتی زمین را لحاظ کنیم، معنای دحو الارض اینگونه می‌شود: نخست این که زمین در درون ذات خود چرخش‌ها و حرکت‌هایی داشته است که منتقل به سمت حیات شده است، دوم این که زمین آب را پذیرفته؛ یعنی زمین در قسمت‌های مختلف آب را پذیرفت و این امر موجب حیات آن شد.

اگر مقصود جنبه اکتسابی زمین باشد نه ذاتی آن، دحو الارض به معنی پذیرش رحمت‌های الهی است و بر حسب پذیرشی که پیدا می‌کند آثار جدیدی می‌یابد، البته ما در فلسفه می‌گوییم "کل ما بالعرض لابد اَنْ یَنتهی اِلی ما بِالذات " در چنین روزی زمین لباس رحمت خاص بر تن کرده است، همین هم رحمت معنوی و هم رحمت مادی شامل او شده است و به عبارت دیگر روز دحو الارض روز بارور شدن زمین و روز توانمند کردن زمین است.

 

* کشیده شدن رحمت مادی و معنوی از کعبه به اطراف عالم

 یک معنای دحو الارض هم «کشاندن» است؛ یعنی رحمت مادی و معنوی از زیر کعبه کشانده شده است و تعبیر دیگری گسترده شدن و پهن شدن حیات و رحمت الهی از کعبه به سراسر زمین است و در آن روز خدا رحمت خود را منتشر کرده است؛ یعنی همان‌گونه که بیان شد زمین دارای محور‌های متعددی می‌باشد یک محور آن دو قطب مغناطیسی زمین است که امروز بر قطب شمال و جنوب می‌باشد و قطب دیگر او قطب حیات و رحمت الهی است که موجب زنده شدن گیاهان و حیوانات و انسان‌ها است که آن مسجد الحرام و کعبه می‌باشد.

 

* یوم الاجتماع

اگر در کره زمین محوری به طرف مقابل کعبه رسم کنیم، می‌بینیم در دو نقطه به هر سمت نماز بخوانی درست است، یکی خود کعبه و دیگری طرف مقابل آن و از این دو قطب همه رحمت الهی به عالم منتشر شده است، اگر امروزه نماز گزاران رو به سوی کعبه نماز می‌خوانند، روز دحو الارض که "یوم الاجتماع" است همه نماز گزاران روی زمین نماز وارد شده در این روز را بخوانند تمام اهل زمین همه بر محور کعبه هستند.

 

 

* روز عظمت و روز اقدم

روز دحو الارض روز عظمت است و خدا بواسطه این صفاتی که به زمین داد به او عظمت داد همچنین این روز، روز «اقدم» نیز می‌باشد که بر همه روز‌های دیگر بواسطه رحمت الهی پیشی گرفته است

برخی از بزرگان و اهل معرفت گفته اند: دحو الارض به معنای بیرون آمدن خشکی از زیر آب است و اولین نقطه ای که از زیر آب خارج شده است کعبه است و این معنای خاص و لطیفی است ولی آنچه در روایات آمده است و قابل استفاده است بحث فضیلت و ممتاز بودن این روز است.

دحو الارض به معنی حیات یافتن زمین است و این مطلب از سایر جهات بیشتر جلوه دارد و این حیات یافتن یا به تغییر ماهیت زمین مربوط است که پذیرش حیات یافته است، یا اینکه زمین حیات داشته است ولی در این روز به کمال خود رسیده است که مقدماتی دارد و مقدمات که جمع شد جهش می‌آید و زمین در این روز به کمال رسیده است و به عبارت دیگر هر چیزی بلوغی دارد، مثل بارور شدن درخت و حیوانات و... بلوغ همه کمالات از این موجود به فعلیت می‌رسد و نقطه شروع بلوغ و کمال، از خانه خداست، البته مباحث فنی و دقیق هیوی و نجومی در این جا مطرح است که محل خود را می‌طلبد.